چابهار شهری است که در امتداد کمنظیرترین سواحل جنوبی ایران کشیده شده است؛ جایی که سنگ و شن و آب در هم میآمیزند تا چشماندازهایی شبیه به سیارههای دیگر بسازند. این شهر هم میتواند «قطبِ گردشگریِ تجربهمحور» باشد و هم «دروازه اقتصادی»؛ ترکیبی که در ایران کمنظیر است.
سایت tripadvisor مینویسد که چابهار برای گردشگران بخاطر تنوع چشمنوازش معروف است: کوههای «مریخی» یا مینیاتوری که گویی سطح یک سیارهٔ دیگر را تقلید کردهاند، تالابهای صورتی لیپار که رنگ آب را به صورتی لطیف درمیآورند، گلفشانهای کوچک که از دل زمین بررسیشدنی فوران میکنند و سواحل سفید سنگی که آب نیلی را قاب میکنند. این ترکیب از پدیدههای زمینشناسی و ساحلی، تجربهای متفاوت از «طبیعت بکر» ارائه میدهد که در ایران و حتی منطقه نادر است. چنین جاذبههایی امکان ایجاد تورهای طبیعتگردی، عکاسی منظره، اکوتوریسم و تجربههای محلیِ فرهنگی (مثل بازارها و صنایعدستی بلوچی) را فراهم میکنند.
از نگاه اقتصادی، چابهار چیزی فراتر از یک بندر ساده است؛ اینجا تنها بندر اقیانوسی ایران قرار دارد، جایی که کشتیها بدون واسطه میتوانند به پهنهی بیکران اقیانوس هند برسند. همین امتیاز منحصر بهفرد، چابهار را از تمام بنادر داخلی کشور متمایز کرده و آن را به شاهراهی بدل ساخته که کالاها را از قلب ایران تا آسیای میانه و افغانستان، و حتی بازارهای دورتر جهانی میرساند.
همچنین در پی سفر مسعود پزشکیان رئیس جمهور کشورمان برای شرکت در نشست سران سازمان همکاری شانگهای در تیانجین چین، موضوع اتصال بندر چابهار به شبکه ریلی سراسری بار دیگر مورد توجه قرار گرفت که در همین زمینه پرشکیان در سخنرانی خود عنوان کرد: با تلاشهای صورت گرفته بندر چابهار در اقیانوس هند به زودی به شبکه ریلی سراسری جمهوری اسلامی ایران متصل خواهد شد و تحول مهمی را در اتصال چین، کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان به اقیانوس هند ایجاد خواهد کرد. سرمایهگذاران میتوانند برای توسعه و نیز ایجاد مراکز لجستیک در این بندر از تسهیلات و تخفیفات مختلف استفاده کنند.
وقتی روی نقشه نگاه میکنی، چابهار مثل یک پل حیاتی میان خشکی و دریاست؛ پلی که اگر درست استفاده شود، میتواند به شریان اصلی تجارت تبدیل شود. وجود «منطقه آزاد تجاری» در این نقطه، فقط یک نام نیست؛ بلکه فرصتی واقعی برای جذب سرمایهگذاران خارجی، راهاندازی صنایع تبدیلی کشاورزی ــ از خرما و میگو گرفته تا گیاهان دارویی و گسترش صنایع لجستیک و حملونقل است. در واقع چابهار ظرفیتی دارد که همزمان میتواند انبار محصولات صادراتی ایران باشد و دروازه ورود سرمایه و تکنولوژی از بیرون.
بررسی مقاله های مختلف مربوط به حوزه گردشگری نشان میدهد که وقتی گردشگری و اقتصاد در یک شهر همافزایی پیدا کنند، سه دسته فرصت برجسته میشود: اقتصاد گردشگری محلی؛ با ایجاد اقامتگاههای کوچک بومگردی، رستورانهای محلی و بازار صنایعدستی، درآمد مستقیم برای خانوارها و کارآفرینی خرد افزایش مییابد.
زنجیره ارزش مادهای؛ بندر چابهار میتواند ورود و خروج کالاهای گردشگری (برای مثال تجهیزات تفریحی دریایی، محصولات کشاورزی منطقه، یا حتی صادرات صنایعدستی) را تسهیل کند و این یعنی ایجاد مشاغل در لجستیک و بستهبندی.
از نظر یک تحلیلگر گردشگری، چابهار میتواند «نمادِ توسعه متوازن» باشد؛ یعنی توسعهای که هم شغلمحور و پایدار اقتصادی است و هم منابع طبیعی و فرهنگی را حفظ میکند اما شرط لازم این مسیر، «برنامهریزی میانمدت هماهنگ» است؛ سیاستگذاران باید همزمان زیرساختهای فیزیکی، ظرفیتسازی انسانی (آموزش راهنماها، مدیریت هتلداری و لجستیک) را تقویت کنند. اگر این سه محور پیوسته پیش برود، چابهار نه فقط یک مقصد گردشگری زیبا، بلکه یک موتور کمنظیر اقتصادی منطقهای خواهد شد.